سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صفحه قبل نوشته های تیام - و این نیز می گذرد ...


ساعت 9:18 صبح چهارشنبه 85/5/4

تیک... تاک! تیک... تاک! لحظه، آه، می رود
.ناگزیر، سر به زیر، پا به راه می رود
!عمر من، بمان، بمان، مهلتی... خدای را-
.بی وداع، بی کلام، بی نگاه می رود
قطره قطره، چشمه وار، لحظه لحظه می چکد؛
.ماه و سال می شود، سال و ماه می رود
با پگاه زرنشان، آفتاب می دمد؛
.با پسین خونفشان، سوی چاه می رود
،تا حریرخواب را بر خیال می کشم
.یک سپید می رسد، یک سیاه می رود
،پرده وار عمر من، زین سپید و زان سیاه
.راه راه می شود، راه راه می رود
-این که می رود منم، نیست بازگشتنم
.وای من! به او بگو نابگاه می رود
 
،کوبه های نبض من از شمار خسته شد
...لحظه لحظه، عمر من، آه، آه، می رود


¤ نویسنده: تیام

نوشته های دیگران ( )

ساعت 12:40 عصر دوشنبه 85/2/18

گناه ما گاهی بی آنکه بدانیم چرا، گریستن است

گاهی بی آنکه بدانیم نخواستن است

گاهی بی آنکه بدانیم سوختن و ساختن است

گاهی بی آنکه بدانیم گذاشتن و گذشتن است

گاهی بی آنکه بدانیم رفتن است

و

گاهی بی آنکه بدانیم ماندن

میگن : 

سکوت بلندترین فریاد هاست

اما گاهی

گناهمان همین ٬سکوت کردنهاست

 


¤ نویسنده: تیام

نوشته های دیگران ( )

ساعت 2:30 عصر پنج شنبه 85/2/14

 

و اما اکنون …
این منم عابری پا برهنه
این منم ساکت و بی صدا چون پای عبور
این منم مبهوت این هبوط
این منم معشوق این شلوغ
این جا من مانده ام و هزار راه رفته
من مانده ام و طاقتی بافته شده
من مانده ام و چارقی رنگ و رخ رفته
من مانده ام و دفتری از شعرهای خط خطی و کهنه


¤ نویسنده: تیام

نوشته های دیگران ( )

ساعت 2:20 عصر شنبه 85/2/9

صدای قلب او را میشنید ...
امید داشت طنین عشق از آن به گوش رسد ،
اما صدای بیگانه ای را از قلبش شنید !
خیانت تنها این نیست که شب را با دیگری بگذرانی ...
خیانت میتواند دروغ دوست داشتن باشد !
خیانت تنها این نیست که دستت را در خفا در دست دیگری بگذاری ...
خیانت میتواند جاری کردن اشک بر دیدگان معصومی باشد !
گناه تنها کردار زشت نیست ...
گناه میتواند ذهن هوس آلود باشد !
باید مراقب قلب و روحش باشد ...
دزد بسیار است !!


¤ نویسنده: تیام

نوشته های دیگران ( )

ساعت 2:59 عصر سه شنبه 84/12/16

می میرم برات.... 

نمی دونستی می میرم بی تو!بدون چشات 
رفتی ازبرم, نمی دونستی دلم بسته به سازصدات

آرزومه که نمی دونستی که من می میرم برات

می میرم برات

عاشقم هنوز! نمی خواستی که بمونی تا بسوزی به سازه دلم
میگی من میرم, نمی خواستی بری تا فرداها یاره خوشگلم
برو راهی نیست تا فرداها رها کن دلم

رها کن دلم

سفرت بخیر,اگر میری از اینجا تک وتنها تایه شهر دور
برو که رفتن بدون مامی رسه به یه دنیا نور

برو که رفتن بدون ما می رسه به یه دنیا نور

به یه دنیا نور

نمی خوام بیای!نمی خوام میونه تاریکیه من تو حروم بشی
نمی خوام ازت, نمی خوام مثل یه شمع بسوزی برام تا تموم بشی
برو تو بزرگی, نمی خوام که فقط آرزوم بشی

آرزوم بشی!

می میرم برات
 نمی دونستی می میرم بی تو!بدون چشات 
رفتی ازبرم!نمی دونستی دلم بسته به سازصدات
آرزومه که نمی دونستی که من می میرم برات

 

{ می میرم برات  }

 


¤ نویسنده: تیام

نوشته های دیگران ( )

ساعت 10:19 صبح پنج شنبه 84/11/13


¤ نویسنده: تیام

نوشته های دیگران ( )

ساعت 9:17 صبح شنبه 84/10/3

هی فلانی...؟...می دانی؟...
می گویند رسم زندگی چنین است !!!!!!!
می آ یند....... Upgrade your email with 1000
می مانند .......
عادتت می دهند.......
و می روند.......
و تو در خود می مانی .......Upgrade your email with 1000
و تو تنها می مانی .......
راستی نگفتی؟ رسم تو نیز چنین است؟Upgrade your email with 1000
 
دیگر منتظر جواب تو نیستم...
من جوابم را گرفتم...
و دانستم که تو هم
مثل همه ی فلانی ها هستی!!!Upgrade your email with 1000
 
 

¤ نویسنده: تیام

نوشته های دیگران ( )

ساعت 9:35 صبح چهارشنبه 84/9/30

خاک در ازای محبت هایش

درخت را بسته به خود و نگه می دارد

آسمان اما

چیری نمی خواهد و آزادش می گذارد ...

                     

دوستی انتخاب کن که دلش آنقدر بزرگ باشد که برای جا شدن تو دلش نخواهی خودت را کوچک کنی.....


¤ نویسنده: تیام

نوشته های دیگران ( )

ساعت 9:2 صبح چهارشنبه 84/9/30

نمیدانید که روزی رفتنی هستید؟؟؟

نه زندگی آنفدر شیرین است

ونه مرگ آنقدر ترسناک

که

انسان به خاطر هر کدوم از آن دو شرافتش را از دست بدهد


¤ نویسنده: تیام

نوشته های دیگران ( )

ساعت 9:13 صبح شنبه 84/9/19

هر که در سینه دلی داشت

به مردابی فروخت  . این دل نفرین شده ی ماست که تنهاست هنوز ...


¤ نویسنده: تیام

نوشته های دیگران ( )

   1   2   3   4      >

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
11

:: کل بازدیدها ::
102962

:: لینک به وبلاگ ::

صفحه قبل  نوشته های  تیام - و این نیز می گذرد ...

:: موضوعات وبلاگ ::

:: اوقات شرعی ::

:: دوستان من ::


:: خبرنامه وبلاگ ::

 

:: آرشیو ::

صفحه قبل نوشته های تیام
تابستان 1385
بهار 1385
زمستان 1384
پاییز 1384

:: موسیقی ::