• وبلاگ : و اين نيز مي گذرد ...
  • يادداشت : مرگ برگ
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    خدا نكنه يه برگ زرد و خشك باشي عزيز. مي گن نااميدي بزرگترين گناهه. هميشه فكر كن كه يه شاخه تر و تازه اي كه ريشه هات لحظه به لحظه در حال پا گرفتن ورشد كردنن. به جوانه زدت فكر كن.

    چرا اينقدر از غم و جدايي و اشك مي نويسيد؟؟
    بي خيال دنيا....
    در اين دنيا تک و تنها شدم من
    گياهي در دل صحرا شدم من
    چو مجنوني که از مردم گريزد
    شتابان در پي ليلا شدم من
    چه بي‎اثر مي‎خندم چه بي‎ثمر مي‎گريم
    به ناکامي چرا رسوا شدم من
    چرا عاشق چرا شيدا شدم من
    من آن ديرآشنا را مي‎شناسم
    من آن شير ندار را مي‎شناسم
    محبت بين ما کار خدا بود
    از اينجا من خدا را مي‎شناسم
    چه بي‎اثر مي‎خندم چه بي‎ثمر مي‎گريم
    به ناکامي چرا رسوا شدم من
    چرا عاشق چرا شيدا شدم من
    خوش آنروزي که اين دنيا سرايت
    قيامت با قيام محشر آيد
    بگيرم دامن عدل الهي
    بپرسم کار عاشق کي برآيد
    چه بي‎اثر مي‎خندم چه بي‎ثمر مي‎گريم
    به ناکامي چرا رسوا شدم من
    چرا عاشق چرا شيدا شدم من
    چرا اينقدر از غم و جدايي و اشك مي نويسيد؟؟